انواع سمعک و فروش سمعک ویدکس

تصورکنید بیماری بامیزان خاصی استرس می گوید فروش سمعک ویدکس "این تغییر ناگهانی درشنوایی من واقعا مرا اذیت 

می کند". اکنون تصورکنید که یک ادیولوژیست می گوید"آن تنها 10 dB تفاوت نسبت به زمان قبل 

است، درواقع آن تغییر زیادی نیست" .

ادیولوژیست امیدوار بود که با این کار،بیمار احساس بهتری داشته باشد. با این حال، این پاسخ درواقع 

باعث بروز یک مشکل می شود. این پاسخ نه تنها یک پاسخ عدم تطابق ارتباطی می باشد ( واقعیت 

ها را درزمانی که بیمار برای دانستن آنها سوال نکرده رافراهم می کند وباعث کاهش تاثیرکلی می 

شود)، بلکه هم چنین ادیولوژیست چیزی که بیمار گزارش کرده که برایش مهم می باشد را ردمی 

کند. ادیولوژیست درباره چگونگی احساس بیمار به اواعتماد نمی کند ودرواقع به بیمار می گوید که 

چگونه باید احساس کند. این پاسخ "اطمینان بخشی نامناسب" نامیده می شود؛ هدف ادیولوژیست 

اطمینان بخشی به بیماربود، اما نتیجه ای مضرداشت. یک پاسخ مناسب ممکن است برای درک 

چگونگی احساسات بیمار تلاش کند. برای مثال، اگرادیولوژیست بیان کند که "حتی یک تغییر کوچک 

نیز ناراحت کننده است" دراین صورت بیمار احتمالا حتی برترس هایش نسبت به ازدست دادن 

شنوایی بیشتر، نگرانی هایش درباره سمعک های جدیدش، یادرباره نیاز به سمعک های جدید غلبه 

خواهد کرد. اما زمانی که ادیولوژیست این گونه پاسخ دهد که " آن تنها 10dB تغییر نسبت به زمان 

قبل می باشد؛آن درواقع تغییر زیادی نیست"، دراین صورت احتمالا بیمار این گونه پاسخ می دهد 

(اما تنها به خودش) "آن برای من تغییر زیادی است! اما ظاهرا شما اهمیتی به آن نمی دهید".

Clark اولین فردی بود که به این موضوع اشاره کرد که ادیولوژیست ها ممکن است باعث اطمینان 

بخشی نادرست به بیمار شوند یااینکه پاسخی مثل "نگران نباش-خوشحال باش" را ارائه کنند. یک 

فعالیت معمول درمشاوره تصوربودن درکفش های بیمار می باشد: اگریک درمانگر به شمابگوید که 

وضعیت شمابه اندازه ای که شما می گویید بدنیست، دراین حالت عکس العمل شما چگونه است؟" 

یا اینکه بگوید "افراد دیگروضع بدتری نسبت به شما دارند"، دراین صورت شما احتمالا احساس می 

کنید که حتی کمترازقبل درک کرده اید واکنون احساس تحقیرشدن می کنید.

البته، اطمینان بخشی جایگاه خودش را دارد،مخصوصا زمانی که فردی درباره واقعیت هایی که 

مامی توانیم آنها راتاییدکنیم، سوال می کند. "من فکرمی کنم که داروهایم رافراموش کرده ام"، 

"نگران نباش، من چمدان راقبل ازاینکه آن راببندم چک کردم، من داروهایت رادیدم". درمقایسه این 

موقعیت (قابل تایید)، موقعیت هایی همانند مثال زیرنیز وجود دارد: یک دانش آموزدبیرستانی می 

گوید "اگرمن وارد اولین انتخابم برای دانشگاه نشوم، من خیلی افسرده می شوم"، ویکی ازوالدینش به 

اومی گوید "توقطعا پذیرفته می شوی! توکوچکترین فرزندخانواده هستی" . این موقعیت قابل تایید 

نیست، واطمینان بخشی ازنگرانی این دانش آموزچشم پوشی می کند. به طورتعجب آور، این اطمینان 

بخشی باعث می شود که والدین احساس بهتری داشته باشد، دانش آموزاکنون فشارافزوده ای نسبت به 

قبل دارد، نه کمتر.

منبع :

https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%B3/