درباره سمعک و خرید سمعک زیمنس
مااکنون دریک دوراهی هستیم، وپاسخ های خرید سمعک زیمنس بیمار مارا درانتخاب مسیر راهنمایی می کند.
اگربیماربگوید "من باهمسرم مخالفم، من فکرمی کنم شنوایی ام خوب است" دراین صورت مابا
احترام نسبت به برداشت های بیمار رفتارمی کنیم. "بسیارخوب، پس اجازه دهیدتست شنوایی انجام
شود وببینیم نتیجه چه می شود." زمانی که آزمایش انجام شد، مابادقت نتایج را ارائه می کنیم: "من به
این نتیجه رسیدم که شما یک کم شنوایی متوسط درهردو گوشتان دارید، برای مثال شما حدود 40%
ازکلمات را ازدست می دهید. ولی تنها شما می توانید بگویید که آیا آن به عنوان مشکل احساس می
شود یاخیر."
هدف مااین است که به معضل بیمارتوجه کنیم: نتایج ادیومتریک با وضعیت پیشین بیمار ناسازگار
است، بنابراین ممکن است نسبت به آن حالت تدافعی احساس کند. اویا باتوضیحی مثل "فقط گزارش
رابرای من بفرستید، من قول می دهم هرکاری لازم باشد انجام دهم" عقب نشینی می کند یا اینکه
ممکن است بخواهد به مرحله بعدی توجه کند (در ادامه توضیح داده می شود). اگراو عقب نشینی کند
وهیچ تصمیمی در آن زمان نگیرد، دراین صورت او حداقل احساس می کند که ادیولوژیست دیدگاه
اورا درک کرده وبرای تغییر، درزمانی که اوآماده نیست به او فشارنیاورده است. اگراو زمانی
تصمیم پگیرد که دریافت کمک شنوایی راپیگیری کند، دراین صورت اواحساس می کند که می تواند
به این ادیولوژیست اعتماد کند.
همراهی بیمار به خارج ازمطب بدون دریافت کمک شنوایی به معنای شکست ادیولوژیست نیست. ما
مسئول تصمیمات بیمار نیستیم؛ ماتنها برای حمایت ازتصمیمات آنها مسئولیم (مثل فراهم کردن کمک
شنوایی مطلوب زمانی که آنها می خواهند). درحقیقت، پیش بردن روند کاربا توصیه تقویت، زمانی
که بیماربه ما می گوید که به هیچ وجه به آن علاقمند نیست، امری غیراخلاقی است. شکست واقعی
درادیولوژی، درسمعک های مانده درکمد به جای اینکه مورداستفاده قرارگیرند می باشد. این
اطلاعات به مامی گویدکه ازبرخی ازجنبه های پروسه Help-seeking برای تعدادزیادی ازبیماران
چشم پوشی شده است.
پیش ازاین ما قرارگرفتن دریک دوراهی، زمانی که ازبیمارمی پرسیم که "شما امروزشنوایی تان
راچطورتوصیف می کنید؟" راذکر کردیم. بیمارممکن است تنها این رابگوید "من اصلا دوست ندارم
این مشکل راقبول کنم، اماممکن است همسرم درست بگوید. اوتنهاکسی نیست که این مشکل راذکر
کرده، ومن خودم نیزمتوجه مشکلاتی شده ام. اما پذیرش پیرشدن راحت نیست."
اگربیماربعد از ارزیابی شنوایی وتایید یک کم شنوایی این پاسخ رابدهد، خواننده ممکن است تعجب
کند که :چرا بیمار این را درابتدااین را نگفت؟ احتمالا پاسخ این پرسش این است: ما اغلب نیازداریم
که راهمان راآسان کنیم طبق چیزی که Stone وهمکارانش گفته اند و "مکالمه مشکل" نامیده می
شود. درک این واقعیت که این مکالمات شخصی هستند وبیان آنها برای بیمار راحت نیست، به
ادیولوژیست کمک می کند که به طورعمیق به پیام های ورای کلمات توجه کند. Reik این توجه را
"شنیدن باگوش سوم" می نامد.
منبع:
https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%b2%db%8c%d9%85%d9%86%d8%b3-