سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چگونه بهترین برند سمعک را چگونه انتخاب کنیم

آنها استنتاج کردند که این اسم ها بیشتر ازکلمه آن ،هیجانی هستند ،آنها هم چنین بکار گرفتند تا چیز هایی در محیط مشخص کنند . سمعک پشت گوشی در نبود هر وضعیت اتفاقی بکار می گیرند ،باوجود این ، .ماممکن است نخواهیم میمون های با ظرفیت را برای مرجع وارد کنیم . در اصطلاحاتی از معیا رهای دیگر برای زبان seyfarth

&cheneyبرای نحو بحث نکردند ،آنها روشن کردند که ملاکی وجود ندارد که میمونها صدایشان را با هدف اصلاح موقعیت ذهنی از شنوندهایشان تولید می کنند .

سیستم های ارتباطی اتفاقی طبیعی ازخویشاوند ان نزدیک ما از طریق نخستی ها کم تر شناخته شده است اگرچه ،این روشن است که با صداها ،بیان های صورتی ،ژستچرها ارتباط برقرار می کنند (Goodall,1986;Marler&tenaza,1977) .هیچ کس بحث نکرده که به طور طبیعی در نخستی ها معادل زبان انسان ها یک سیستم ارتباطی اتفاقی طبیعی وجوددارد . قوی ترین بحث برای پیوستگی ساخته شده . در حالی که انسان شناس Richard Leakeyآنرا ارایه کرد 

نضریه پیوستگی دردست دارد که (زبان گفته شده صرفا یک توسعه وافزایش ضرفیت شناخت است که درک می شود از طریق خوشاوندان میمون ما)(leaky&lewin ,1992,p.240).اگراین درست است خوشاوندان میمون ما باید حداقل یک فرم ابتدایی از ظرفیت زبان دیده شده در انسان ها را داشته باشند .مقدار زیادی ازتحقیقات روی هردو ،استفاده از سیستم ارتباطی میمون و ظرفیت یادگیری آنهااین سوال را نشان می دهد که میمون ها چه پتانسیلی واستعدادی مربوط به توانایی زبان دارند وآن حمایتی را برای نظریه پیوستگی فراهم می کند (see oller &grieble,2004,zuberbuhler,2005). برای مثال میمون های تامارین نشان می دهند که ظرفیتی برای همان نوع از یادگیری آماری که بوسیله نوزادان انسان اثبات شده است ومیمون ها استفاده می کنند از حرکاتشان برای تاثیر رفتار از میمون های دیگر (tomasello,2007). دقیقا چه ظذفیتی به انسان اجازه داد که بیشتر حرکت کند در امتدادزبان وارتباط پی در پی که یک موضوع از تحقیق درحال پیشرفت است (see discussion in hauser,barner,&o donnel ,2007,tomasello ,2007). پرندگان و زنبور ها 

جنبه فکری متعدد روی نظریه سیستم ارتباطی پیچیده به مطالعه سیستم های ارتباطی در گونه های دیگر که خیلی نسبت دور به انسان دارند .ما تمایل به صحبت درباره پیوستگی با رابطه پرندگان وحشرات نداریم ،هنوز هنگامی که ما به حشرات وپرندگان نگاه می کنیم ما به شدت سیستم های ارتباطی پیچیده را می فهمیم .زنبورها با صداسازی ارتباط برقرار نمی کنند ،آنها می رقصند ،بعدازاینکه یک زنبور منبع شهد را پیدا می کند آن به کندو بر می گردد ورقصی انجام می دهد که ارتباط برقرار می کند با مکان منبع غذا برای زنبور های دیگر .از رقص هایمتفاوتی برای منبع غذا دور ونزدیک استفاده می کنند ،واگر منبع دوراست رقص نشان می دهد که مسافتی ازمنبع غذا وجوددارد .منابع غذا باعث می شود تا زنبور طولانی تر وسخت تر برقصد ،که به نوبت ،شدیدا زنبور های دیگر را تحریک می کند .به طوریکه موثر بودن و پیشرفت کردن در نتیجه این سیستم  است ،آن شکست می خورد تا به طور واقعی هر معیار یا ملاکی را برای وجود یک زبان ملاقات کند .آن سیستم های ارتباطی اولیه را که ملاک شده اند به عنوان دارندگی نیروی تولید محدود به طور فراتر انجام می دهد .یک زنبور می تواند یک پیام جدیدی برقرار کند (مثل غذای دور در 65درجه از خورشید)،اما آن می تواند فقط در محل منبع غذا ارتباط برقرار کند . بنابراین،نیروی تولید وسیع که زبان انسان را مشخص می کند را ندارد .

منبع: